واگویه‌ها

در لغت نامه دهخدا در توضیح "واگویه" آمده است: سخن شنیده را باز گفتن

واگویه‌ها

در لغت نامه دهخدا در توضیح "واگویه" آمده است: سخن شنیده را باز گفتن

جمهوری اسلامی، انتخابات و مسئله ای به نام ترس

چهارشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۲۱ ب.ظ

این مطلب را  اردی بهشت گذشته برای نبض نشریه بسیج دانشجویی دانشکده فنی- نوشته بودم


نقدی بر تعطیلی زودهنگام دانشگاه های کشور


وقوع "انقلاب اسلامی" در سال ۱۳۵۷ تنها برای این نبود که به "جمهوری اسلامی" منجر شود و این انقلاب در سطح حاکمیت محدود شود، بلکه همین تشکیل جمهوری اسلامی نیز به علت خواست و اراده مردم بود و تشکیل جمهوری اسلامی مقدمه و  محملی شد برای جامعه سازی اسلامی. بنا بر این تعبیر تشکیل جمهوری اسلامی که بر پایه آگاهی بخشی بوده، بر همین پایه نیز باید ادامه یابد. در واقع رمز امتداد انقلاب اسلامی باز تولید آن  در برهه های مختلف است و در صورتی که این مسئله اتفاق نیفتد نمی توان از نسلی که درگیر وقوع انقلاب نبوده است انتظار ایستادن پای امتداد آن را داشت.

یکی از فرصت ها برای تبیین دوباره انقلاب اسلامی دوره های زمانی نزدیک انتخابات است. البته این که فقط در نزدیکی انتخابات چنبن اتفاقی بیفتد آن قدر ها هم پسندیده نیست که در اینجا مجال پرداختن به آن نیست. از آنجا که در نزدیکی انتخابات ذهن مردم درگیر چگونگی اداره کشور در چند سال آینده میشود باید این فضا برای متفکرین هم آماده شود تا بتوانند به بررسی آرمان ها و بازتبیین آن ها بپردازند. تا بدین وسیله انتخابات بهانه ای باشد برای رشد جامعه اسلامی. «وقتی ما میگوییم "مردم" معنایش این نیست که مردم بیایند و رأی بدهند و مسئول و نماینده ای را انتخاب کنند بعد دیگر برای آن مردم هیچ مسئولیتی وجود نداشته باشد... مردم، محورند.» ۱۳۸۰/۰۳/۱۴

 

یکی از محمل ها برای رشد جامعه و بخصوص جوانان دانشگاه است. دانشگاه از منظر پرداختن به مسائل اجتماعی- سیاسی از ابتدای انقلاب تا کنون فراز و فرود های بسیاری داشته است. در دولت سازندگی تلاش های جدی برای غیر سیاسی کردن دانشگاه شد و این تفریط به افراطِ دفتر تحکیم وحدت در لیست دادن برای شرکت در انتخابات مجلس در در دوران اصلاحات تبدیل شد. اما آنچه که در سال های اخیر و به ویژه بعد از سال 88 مشاهده میشود باز هم تلاش جدی برای غیر سیاسی کردن فضای دانشگاه است و انچه که بهانه میشود این است که دانشگاه نباید پایگاه گروه ها و احزاب سیاسی باشد. این حرف حرف درستی است اما نتیجه ای که از آن گرفته شد و تاثیری که در فضای دانشگاه گذاشت چیزی جز رخوت، سکوت و سکون نبود و دانشگاهی را که قرار بود مبدأ تحولات باشد به دبیرستانی مختلط تبدیل کرد و فضای تفکر و اندیشه و گفت و گو را به حداقل رسانید.

آن چه که بهانه ای شد برای نوشتن این سطور اقدام عجیب وزارت علوم در برگزاری زودهنگام امتحانات دانشگاه و تعطیلی دانشگاه ها و خوابگاه ها پیش از برگزاری انتخابات است. البته این بار دیگر نمی توان فقط به دکتر هبر اشکال وارد کرد بلکه این اقدام نتیجه یک سیاست کلی بود که در چند سال اخیر در دانشگاه های کشور شاهد ان بودیم: خاموش کردن فعالیت های سیاسی دانشجویی. این مسئله قطعا محدود به رؤسای دانشگاه ها نمیشود و فراتر از آن است چرا که این سیاست واحد را در تمام دانشگاه های کشور شاهد هستیم. دانشگاه هایی که بعضا فضای دانشگاه تهران برای آن ها بسیار فضای باز و غیر قابل تصوری بود! حال دیگر خودتان تصور کنید که چه وضعیتی داشتند و دارند! در سال های پیش از این با نزدیک شدنن به زمان انتخابات هم و غم رؤسا این بود که فضای رخوت موجود در دانشگاه ها شکسته شود و نشاط و شور انتخاباتی به دانشگاه هم برسد. اما گویا با نزدیک شدن به زمان انتخابات سال 92 عکس این قضیه در حال وقوع است. مسئله ای که ناشی از محافظه کاری، ترس و ضد انقلاب پنداشتن دانشجو است. از 4 خرداد که تقریبا مصادف است با قطعی شدن اسامی نامزدها و ارائه برنامه هایشان، امتحانات شروع میشود و تا چند روز مانده به انتخابات هم تمام میشود و دانشگاه ها و خوابگاه ها هم  تعطیل میشوند. که چه بشود؟ که مبادا دانشگاه ها باز باشند و انقلاب به خطر بیفتد! بهانه ای که برای این امر بیان شده است این است که دانشجو ها با فراغت ذهنی بتوانند به مسئله انتخابات بپردازند اما طرحی که ارائه شده دقیقا در راستای عکس نتیجه خواهد داد. استدلالی که برای وقوع چنین امری به کار برد شده را میتوان برای رد کردنش به کار برد و این هم از عجائب روزگار ماست چرا که با این کار فشردگی درس ها بسیار زیاد شده و بازه زمانی قبل از امتحانات فرصت بسیار اندکی برای فکر کردن پیرامون موضوع انتخابات است، در حین امتحانات هم که تکلیف روشن است. گویا مسئولین انتظار دارند که دانشجوها در عرض چند روز روزهای نزدیک به انتخابات که بیش از شعور شور میدان داری میکند- فکر و تحقیق و تحلیل کنند، به نتیجه برسند، در انتخابات حضور پرشور داشته باشند و مشت محکمی هم به دهان استکبار بزنند.

در حال حاضر نه تنها از طرف حاکمیت تمایلی برای افزایش فهم سیاسی دانشجویان وجود ندارد بلکه از آن جلوگیری هم میشود و این موضوع بیش از همه به ضرر خود انقلاب و جمهوری اسلامی است. با وجود تاکید های چند باره رهبری راجع به لزوم سیاسی بودن دانشگاه -و نه سیاست زده بودن- همچنان در عمل چیز دیگری مشاهده میشود. در دوره ای مبتلا به سیاست زدگی شده ایم و در دوره ای هم مبتلا به سیاست زدائی.

خلاصه ی کلام ان که در این شرایط نمی توان انتظار داشت که دانشجو با فکر و تحلیل و کافی به مسأله انتخابات بپردازد، نمی توان اتظار داشت که که دانشگاه سیاسی باشد و دانشجو فهم سیاسی داشته باشد. انتظار بازتولید انقلاب اسلامی در دانشگاه ها هم گزافه ای بیش نیست.

در چهار چوبی کلی تر انتقاد اصلی به آن امری است که مصلحت نامیده میشود اما بیش از آن که به مصلحت مردم و نظام اسلامی باشد مصلحت های خوساخته ی گروه ها و جریان هاست. مصلحت هایی که به جای حفظ منافع توده های مردم ثروت، قدرت و رسانه را در دست عده ای خاص متمرکز میکند.

در پایان به این سخن رهبری توجه کنیم:

«اما متأسفانه‌ گروهی‌ بدنبال‌ سیاست‌زدگی‌ و گروهی‌ بدنبال‌ سیاست‌زدائی‌، دائما تبدیل‌ فضای‌ فرهنگی‌ کشور را به‌ سکوت‌ مرداب‌ گونه‌ یا تلاطم‌ گرداب‌وار، می‌خواهند تا در این‌ بلبشو، فقط صاحبان‌ قدرت‌ و ثروت‌ و تریبون‌، بتوانند تأثیرگذار و جریان‌ساز باشند و سطح‌ تفکر اجتماعی‌ را پائین‌ آورده‌ و همه‌ فرصت‌ ملی‌ را هدر دهند و اعصاب‌ ملت‌ را بفرسایند و درگیری‌های‌ غلط و منحط قبیله‌ای‌ یا فرهنگ‌ فاسد بیگانه‌ را رواج‌ دهند و در نتیجه‌ صاحبان‌ خرد و احساس‌، ساکت‌ و مسکوت‌ بمانند و صاحبدلان‌ و خردمندان‌، برکنار و در حاشیه‌ مانده‌ و منزوی‌، خسته‌ و فراموش‌ شوند. در چنین‌ فضائی‌، جامعه‌ به‌ جلو نخواهد رفت‌ و دعواها، تکراری‌ و ثابت‌ و سطحی‌ و نازل‌ می‌گردد، هیچ‌ فکری‌ تولید و حرف‌ تازه‌ای‌ گفته‌ نمی‌شود، عده‌ای‌ مدام‌ خود را تکرار می‌کنند و عده‌ای‌ دیگر تنها غرب‌ را ترجمه‌ می‌کنند و جامعه‌ و حکومت‌ نیز که‌ تابع‌ نخبگان‌ خویش‌اند، دچار انفعال‌ و عقبگرد می‌شوند. برای‌ بیدار کردن‌ عقل‌ جمعی‌، چاره‌ای‌ جز مشاوره‌ و مناظره‌ نیست‌ و بدون‌ فضای‌ انتقادی‌ سالم‌ و بدون‌ آزادی‌ بیان‌ و گفتگوی‌ آزاد با «حمایت‌ حکومت‌ اسلامی‌» و «هدایت‌ علماء و صاحبنظران‌»، تولید علم‌ و اندیشه‌ دینی‌ و در نتیجه‌، تمدن‌سازی‌ و جامعه‌پردازی‌، ناممکن‌ یا بسیار مشکل‌ خواهد بود»                                                                                                                                    ۱۳۸۱/۱۱/۱۶

 

که به وضوح در حال حاضر در مسأله سیاسی بودن دانشگاه ها «حمایت‌ حکومت‌ اسلامی‌» گرچه در حرف زیاد است اما در عمل وجود ندارد.

 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۲/۰۳/۲۹

نظرات (۱)

۳۰ خرداد ۹۲ ، ۲۲:۱۴ علیرضا مهری

به نظرم از وزارت علوم با رویکردهایی که در این چند ساله اتخاذ کرده بود می شد انتظار داشت چنین کاری را انجام دهد. اتفاق بدی که امروز باید نسبت به آن نگران بود تفکر متحجرانه بسیاری از رفقای بسیجی ماست که این اتفاق را به حق می دانستند. از طرف دیگر باید از اتفاقات درس گرفت و نکته اخلاقی آن را من عدم توانایی دانشجویان برای اعتراض به یک مسئله می دانم.

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی