واگویه‌ها

در لغت نامه دهخدا در توضیح "واگویه" آمده است: سخن شنیده را باز گفتن

واگویه‌ها

در لغت نامه دهخدا در توضیح "واگویه" آمده است: سخن شنیده را باز گفتن

۱ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است





به بهانه حوادث فرانسه، لبنان و دیگر جاها

 

نه تو فارسی میدانی و نه من از بیچارگی ام عربی بلدم. اما به رسم برادری با آنکه به خونم تشنه ای با چشمانی گریان برای تو چند خطی مینویسم.
دروغ چرا؟ من به قوت پایه های چیزی که به آن ایمان داری و معتقدی اسلام است حسرت میخورم. تو برای چیزی که هدف میدانی حاضری جانت را که بیش از آن کسی چیزی ندارد فدا کنی و خداوند مرا هنوز به این مورد امتحان نکرده است و معلوم نیست چگونه از آن بیرون بیایم...
برادر داعشی ام! با آنکه شاید مرا به برادری قبول نداشته باشی و با آنکه شاید مرا مسلمان ندانی اما من تو را مسلمان میدانم به رسم آنکه خدا و رسول و قبله مان یکی است با آنکه در فهم شان با هم تفاوت داریم تو را برادر میخوانم...
من بعضی از آموزه های شما را خوانده ام و با برخی از سران قدیمی شما آشنا هستم. بن لادن را کمی میشناسم و کمی با سید قطب که جزو قدیمی هاست آشنایی دارم... نمی خواهم این جا و در این چند خط بگویم که همان سید قطب و بن لادن هم دشمن اول را آمریکا میدانستند و نه شیعه و نه میخواهم اینجا بر سر اشتباه بودن روش شما بحث کنم... اما حتما میخواهم بگویم شما با اعتقاد راسخی که دارید و با اعتقادی که تا پای انتحار شما را میکشاند راه را کج میروید.
حتی شاید بتوانم شما را ارجاع بدهم به الازهر مصر گرچه ممکن است بگویید برایتان مرجعیت علمی ندارد. ارجاع تان میدهم که لااقل ببینید الازهر شیعیان را مسلمان میداند. اما حتی مسئله من شیعیان نیستند... و حتی نمی خواهم درباره برادری مسلمان با مسلمان صحبت کنم.

شما و تمام کسان دیگری که در سرتاسر جهان اسلام زندگی میکنید خوب میدانید که اسرائیل رژیمی اضافه در منطقه است. ما در اشک هایمان به سید مقاومت اقتدا میکنیم و خون میباریم که شما جان های تان در در کف دستان تان میگذارید و در جایی منفجر میکنید که کوچکترین آسیبی به اسرائیل نمی رسد....
من به سستی قدم های خودم نگاه میکنم و دست های اسلحه به دست تو. نگاه میکنم به چشم های گریانم که برای تو اشک میریزند و به انتحار های بی سرانجام تو... تو مرا مجبور کرده ای که اسلحه به دست بگیرم و فشنگ هایم را به سمت تو نشانه بگیرم. فشنگ هایی که قرار بود روزی اسرائیل را از صفحه گیتی محو کند تا ما و شما و همه ی مسلمانان و بل مستضعفین عالم در قدس نماز وحدت بخوانیم و جشن بگیریم و سرود رهایی سر دهیم... حال اما باید اسلحه به دست بگیرم، اشک بریزم، مقابلت بایستم، دعایت کنم، جنایاتت را محکوم کنم و بغض فروخورده ام از اسرائیل را نگه دارم برای روز مبادا...

برادر! بیش از این مَکُش! قدس منتظر قدم های ماست...

 

اگر عملیات‌های انتحاری که از سال ۲۰۰۳ تا امروز در کشورهای مسلمانی مثل عراق، افغانستان، پاکستان، سوریه، لبنان و نیجریه علیه مدارس، مساجد و همه‌ی مذاهب ملت‌های مختلف انجام شده را جمع کنیم خواهیم دید این تعداد بی هیچ شکی برای آزادسازی فلسطین کافی بوده است ولی ما مسلمانان این عملیات‌ها را تنها برای ویران کردن یکدیگر، ملت‌ها، جوامع، ارتش‌ها، اراده و عواطف خود به کار گرفته‌ایم. باید برای جوانانی از این امت که جان خود را در این عملیات‌های انتحاری از دست دادند و خسر الدینا و الآخره شدند خون بگرییم.
سید حسن نصرالله
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۴ ، ۰۰:۲۸
مجید خسروپور